|
لوح دل |
|||
|
میتونی مثل مولات علی علیه السلام به خاطر حفظ وحدت با عمر رفاقت کنی!؟ برای موفقیتش طوری بهش مشورت بدی که عمر برگرده بگه «خدایا مرا در هیچ مشکلی که علی در آنجا نیست وارد نکن»!؟ میتونی پسرت حسین رو از بین شمشیرها بفرستی برای عثمان آب برسونه!؟ میتونی مثل مولات علی علیه السلام عایشه رو با لقب ام المومنین سوار بر مرکب با محافظانی از خانم با احترام کامل بفرستی به بیتش در مدینه اونم بعد جنگ جمل!؟ میتونی مثل امام حسن علیه السلام اگه به علی علیه السلام فحش هم دادند، جهت وحدت عبا بکشی سرت و نشنیده بگیری!؟ میتونی به تاسی از مولات علی علیه السلام بگی : من حریص ترین امت محمد هستم به وحدت تا جایی که فرمود «آنچنان از عثمان حمایت کردم که ترسیدم معصیت کرده باشم»!؟ میتونی مثل امام صادق علیه السلام کلاس درس بذاری برای فقهای اهل سنت و دستور برخورد نیکو با اونها و عیادت مریضاشون و تشییع جنازشون و اقتدا به جماعتشون رو بدی!؟ میتونی مثل نائب امام زمانت هر تفرقه ای رو خیانت به اسلام، خدمت به کفر و حرام شرعی بدونی!؟ میتونی بفهمی حذف بزرگترین دشمن اسلام که اگه خون تک تک مسلمونا رو بمکه سیر نمیشه، یعنی اسرائیل منوط به داشتن وحدته!؟ اینا فقط مشتی از خروار بود... اما لااقل بفهمیم که وحدت شکنا تو زمینی غیر از زمین اهل بیت بازی میکنن پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:حدیثص غدیر,مولا علی,طلحه و زبیر,جنگ جمل,شیخ مفید, :: 16:41 :: نويسنده : امين
شیخ مفید از علمای بزرگ شیعه است در فن مناظره بسیار قوی بود. در عصر شیخ مفید یکی از علمای بزذگ عامه در بغداد مجلس درسی داشت و به نام «قاضی عبدالجبار» خوانده می شد. روزی شیخ به مجلس درس او رفت و دم در نشست. قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده اما وصفش را شنیده بود. پس از لحظه ای شیخ مفید رو به قاضی کرد و گقت : آیا اجازه میدهی در حضور این دانشمندان سوالی از شما بپرسم قاضی : بپرس... ادامه مطلب ... درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
|||
 |
